گفتگو با پروین کابلی
یک دنیای بهتر: صد سال از اعلام ۸ مارس به عنوان روز جهانی زن میگذرد. این تاریخ صد ساله را در مبارزه برای حقوق زن چگونه جمع بندی میکنید؟
پروین کابلی: صد سال تاریخ یک مبارزه بسیار طولانی است. راستش نمیدانم بشود یک جمعبندی از این صدسال بطور کوتاه کرد. این صد سال خود به دوره های مختلفی تقسیم میشود. دوره هائی که میشود گفت بسیار موفق و پیشروی زنان برای تحقق امر برابری سریع پیش رفته و دوره ای که این پیشروی کند شده است. به نظر من بهترین ملاک سنجیدن این دوره نگاهی به جنبش های اجتماعی است و چگونگی روند این جنبش ها. جنبش زنان برای حقوق برابر بعنوان یک جنبش اجتماعی برای برابری متاثر از همین جنبش ها بوده است. بطور مثال دوره بعد از انقلاب اکتبر دوره موفقی برای مبارزه حقوق برابر میباشد. مثاثر از امر رهائی زنان در شوروی جنبش برابرى طلب وارد دوره ای برای کسب موفقیت های زیادی شد و در بسیاری از کشور و بویژه در غرب میتوان تاثیر این اتفاق را بخوبی دید. کمترین آن حق رای برای زنان و آزادی جنسی یک مشخصه ویژه این دوران میباشد. پرچم برابرى زن و مرد يک سنت سوسياليستى است و پيشروى و پسروى اين جنبش معين رابطه مستقيمى دارد با موقعيت عمومى جنبش سوسياليستى. ترديدى نيست که مبارزات و تلاشهاى زيادى براى بهبود وضعيت زنان توسط ديگر جنبشها که آنها هم بنوعى متاثر از عقايد سوسياليستى بودند صورت گرفته است و هنوز در جريان است. روى کاغذ دستاوردهائى ثبت شده و خيلى جاها حقوق زن تابع سنت و دين و قانون کشورى و منطقه اى شده است. زمانى جهانشمول بودن حقوق زنان حرف بديهى بود امروز اينطور نيست. بايد براى برخى فعالين حقوق زن اين بديهيت را يادآورى کرد. دولتها و گروههاى ارتجاعى که جاى خود دارد. دوره کنونی و دوره بعد از پایان جنگ سرد را باید دوره یک افول جدی برای جنبش برابری زنان ارزیابی کرد. دوره ای که در آن جريانات دست راستى به جامعه و از جمله زنان هجوم بردند و معیارهای عقب مانده و مرد سالار را تحکيم کردند و يا به رشد آن ميدان دادند. مستقل از مشکلات امروز، اين تاريخ امروز به بخشى از آگاهى زنان و ضرورت تغيير تبديل شده است. سوال اينست که چرا بايد يک قرن برابرى برابرى و رفع تبعيض براساس جنسيت جنگيد و قربانى داد؟ منشا اينهمه مقاومت چيست و چگونه ميتوان و بايد آن را درهم شکست؟ اين هنوز سوالى است که پس کله هر فعال جنبش برابرى حقوق زن بايد باشد.
یک دنیای بهتر:علت اصلی بقای این نابرابری را در چه میدانید؟ چرا تاکنون این حقوق انسانی متحقق نشده اند؟
پروین کابلی:موقعیت نابرابر زنان در جوامع انسانی رابطه مستقیم دارد با مناسبات دنياى امروز و نابرابرى بنيادى موجود در جامعه. در همه جوامع کنونی این سرمایه و سرمایه داران هستند که قدرت را در دست دارند. ویژگی جامعه امروز این است و کسی که قدرت و ثروت را در اختيار دارد، جامعه را براساس منفعت اش سازمان ميدهد. در نتیجه در چنین موقعیتى انسانها بجز در صورت ظاهر انسان برابر نیستند. بلکه به زن، کودک، "اقلیت مذهبی و قومی"، پیر، جوان، عقب مانده ذهنی و جسمی، رنگين پوست، و مهاجر و غیره تقسیم میشود. اينها فرض است و بعد براساس اين فرضيات حقوق تعريف ميشود. هرچند رفع اين تبعيض ها هنوز سرمايه دارى را تهديد نميکند، اما این تقسیم بندی برای تعميق نابرابری در جامعه و ايجاد تفرقه و رقابت در خدمت سرمایه است. زنان، تاريخا اگرچه مورد ستم قرار گرفتند اما امروز قربانیان جامعه سرمایه داری هستند. اما اين نظام همراه با تبعيض عليه زنان، فرهنگ عقب مانده را هم دامن ميزند. ناموس پرستی و زن کشی را رواج میدهد. مردسالارى و تجاوز به حق و حريم زن را رواج ميدهد. به زن حقوق کمتری میدهد. در برخى جاها ظاهرا با فحشا "مبارزه" ميکند و آنرا ممنوع میکند، اما خريد و فروش سکس را در اشکال ديگرى سازمان ميدهد. وقتى بحران دارد اول زنها را خانه ميفرستد. ياد اهميت نقش مادری در خانواده مى افتد. در جاهائى مثل ايران "بهشت را زیر پایش میگشاید"، اما برای "ناموس" اش قیمت میگذرد و پرچم ملیت و خدا را به جنسیت اش آویزان میکند تا بتواند در انقیاد نگه اش دارد. همه اینها تارهای تنیده به هم هستند که زنان را خواسته و نخواسته، به خواست خودش و یا علیرغم میلش، قبل از تولدش و یا هنگام رشدش، از وی زن می سازد. در نتیجه وجود یک جامعه نابرابر، بقای تحت ستم بودن زنان گارانتی و بازتوليد میکند. اما مقاومت و قبول نکردن هم طرف ديگر قضيه است. علیرغم همه اینها آنجا که امکان مبارزه وجود داشته است زنان پیشرویهایی بدست آورده اند. اگر چه با امکانات و خلاقيتهاى بشر امروز و آنچه که ممکن است، این پیشرویها هنوز بسيار کم است. به نظر من وضعیت زنان را در جامعه امروز، با پذیرش پیشرویهائی اینجا و آنجا، هنوز مهر بردگى و انقياد را برخود دارد.
یک دنیای بهتر: ارزیابی شما از موقعیت اعتراضی در جامعه ایران چیست؟ در ۸ مارس امسال چه پیشرویهایی ممکن است؟ بر چه سیاستهایی باید تاکید کرد؟
پروین کابلی:اگر من میخواستم بعنوان يک ناظر خارجی، نه کسی که در ایران بهرحال متولد شده و با مبارزه در آن جامعه درگير است، نظر میدادم؛ میتوانستم بلافاصله بگویم که از همان اخبار ناقص و از زیر تیغ سانسور اسلامی در رفته نشان میدهد که تحول عظیمی در ایران در حال اتفاق افتادن است. البته ممکن است که گفته شود این حرف را سالهاست که میگوئید و هیچ اتفاقی هم نیفتاده و جمهوری اسلامی هنوز سرجا خود نشسته است. به نظر من این یک قضاوت و تحلیل واقع بينانه از جنبش های اجتماعی مختلف در ایران نیست. یک نگاه به سیر تحولات نشان میدهد که حرکتهاى اعتراضى مختلف مثل جنبش دانشجوئی، جنبش کارگرى، جنبش آزادى زن در حال گسترش هستند و انسجام و روشنی بیشتری را از خود نشان میدهند. همین حرکت دانشجوئی امسال خود نشان میدهد که چقدر درجه آگاهی، روشنگری سیاسی بالا رفته، و حرکت بعدی یعنی اینکه جامعه در مقابل دستگیری ساکت ننشست و در اشکال ویژه اعتراض نمود، خود نشان میدهد که تحولاتی جدی در متن جامعه در حال رخ دادن است. اعتراض و پیگیری خانواده های دانشجویان دستگیر شده یک نمونه است. جنبش زنان هم بیشتر در حال پالایش است. رهبران جوان و رادیکال در حال شکل گیری هستند. اینان دیگر دچار توهمات اصلاح قانون و "بد فطرتی" فلان آخوند نیستند. بلکه بیشتر کلیت رژیم را برای تغییر رادیکال در موقعیت زنان نشانه گرفته اند. اینکه امسال چه پیشرویهایی ممکن است در 8 مارس اتفاق بیفتد باید منتظر بود که همین رهبران جوان چگونه میخواهند سنت 8 مارس را بعنوان یک روزاعتراض علیه نابرابری به پیش ببرند و چگونه میخواهند از تجربیات سالهای گذشته برای پیشروی استفاده کنند. اگر بخواهم یک مقایسه موجز بکنم، در مقایسه با جنبش دانشجویی جنبش زنان بسیار بسیار جوانتر و نو پاتر است. در نتیجه فاقد سنت هائی است که مثلا بخشا در جنبش دانشجویی جاافتاده است. البته فرموش نکنيم که جامعه بسرعت از تلاش همديگر تاثير مى پذيرد. در دانشگاه نقش زنان بسيار برجسته بود. در نتیجه این یک وظیفه رهبران آگاه و پیشرو جنبش دانشجویی است که بتواند تجربیاتی را که دارند به این جنبش که نزدیکی بسیاری با آنها دارد را منتقل کنند. در مورد اينکه مشخصا در ٨ مارس برکدام سياستها تاکيد کرد، بطور کلى بايد نفى تبعيض براساس جنسيت را نشانه گرفت، عليه آپارتايد جنسى و قوانين زن ستيز حرف زد. بر برابرى زن و مرد تاکيد کرد و عليه تعديها و سرکوب زنان اعتراض کرد. به نظرم هشت مارس امسال بايد پرچم دفاع از دانشجويان و خواست آزادى کليه زندانيان سياسى را با صدار بلند مطرح کرد.
یک دنیای بهتر:پیام شما به فعالین حقوق زن در ایران و زنان و مردم آزادیخواه برای ۸ مارس چیست؟
پروین کابلی: من فکر میکنم که تا حدی زیادی جواب این سوال را در پاسخ سوال شما دادم. من فکر میکنم که هرچه زمان بیشتری میگذرد جنبش های اجتماعی مختلف در ایران ویژگیهای خود را بیشتر نشان میدهند و با طرح شعارهای خود نشان میدهند که کجا ایستاده اند. جنبش زنان هم در حال گذراندن چنین دگریسی است. دیگر براى همه روشن شده به فلان آیه آويزان شدن و دنبال فلان دریچه قانونى گشتن و یا دخیل بستن به این و آن آیت اله مرتجع ضد زن، جواب نيست. تنها سياستى براى هدر دادن و به شکست کشاندن جنبش براى نفى نظام آپارتاید جنسی است. فعالین حقوق زنان در ایران و مردم آزادیخواه باید بدانند که برای اینکه بتوان مثل انسان زیست باید برابر بود. نمیتوان سرو ته قوانین مختلف را که بر اساس یک نظام تبعیض جنسى ضد زن بنا شده زد و چند خط قانونی را عوض کرد شاید فرجی بشود. اگرقرار بود فرجی شود میبایستی تا حالا شده باشد. باید برعلیه خشونت قانونی و دولتی بر زنان در ایران اعتراض نمود. برای این سازمان یابی و ایجاد شبکه های اعتراض است. شبکه هائى که بر اساس اعتراض به آپارتاید جنسی و حجاب و جدا سازی است. ما بايد به اين فکر کنيم که چگونه یک جنبش اعتراضی وسيع و غير قابل کنترل زنان در ایران برای رهائی را سازمان دهيم. چه براى تغيير قانون و بهبود به نفع زنان و چه براى تغيير اين نظام ضد زن اين جنبش بايد برخيزد. 8 مارس بهترين روز براى برافراشتن اين پرچم است. *
دیگر مصاحبه های یک دنیای بهتر